Web Analytics Made Easy - Statcounter

قتل پزشک جوان به دستور همسر شکاک، قتل عام خانوادگی خونین در کرج، خودکشی یک خانم ۱۸ ساله در روستا، راز قتل یک زن مطلقه و قتل برای ۸ میلیارد تومان بیت کوین را در بسته خبری حوادث ایمنا، بخوانید.

به گزارش خبرنگار ایمنا، ساعت ۲۳ سه‌شنبه بیست‌ونهم شهریورماه سال جاری، فریادهای کمک کمک یک مادر و دختر، سکوت شبانگاهی آپارتمانی را در تهرانپارس در هم شکست.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

خیلی زود همسایه‌ها برای کمک‌رسانی پای در واحد مورد نظر گذاشتند و جسد شوهر زن جوان را در داخل پذیرایی خانه مشاهده کردند.

با اعلام این خبر به اپراتور مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰، مأموران کلانتری ۱۴۷ گلبرگ، تیم تشخیص هویت، متخصصان پزشکی قانونی و تیمی زبده از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی به همراه قاضی میثم حسین‌پور؛ بازپرس ویژه قتل عمد شعبه چهارم دادسرای امور جنایی راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.

تیم جنایی به محض حضور در خانه این خانواده تهرانی با جسد مرد جوانی که پزشک بوده مواجه شدند که براثر خفگی با یک سیم مفتول به قتل رسیده و عاملان این جنایت پس از ارتکاب قتل اموال با ارزش خانه را از جمله ۱۰ سکه طلا و ۱۰ هزار دلار را به سرقت برده بودند.

از سوی دیگر بررسی‌ها نشان داد، مادر و دختر جوان زمان ارتکاب قتل به خانه یکی از آشناهای خود رفته بودند که پس از بازگشت در ابتدا با شکستگی درب خانه مواجه شدند و در ادامه جسد پدر خانواده را مشاهده کردند؛ همچنین عاملان جنایت آلت قتاله (سیم مفتول) را پس از ارتکاب جرم با خود برده بودند.

کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی که در جریان تحقیقات متوجه دوربین‌های مداربسته شده بودند، به بازبینی فیلم آن پرداخته و متوجه شدند یک ساعت پس از آنکه مادر و دختر جوان خانه را ترک کردند، دو مرد سیاهپوش و کوتاه قامت به سرعت از ساختمان مورد نظر دور شدند.

در ادامه بررسی‌ها از صحنه جرم، بازپرس پرونده در شوفاژخانه ساختمان یک فیلتر سیگار پیدا کرد که به تازگی خاموش شده و نشان‌دهنده این بود که عاملان جنایت با طراحی قبلی در شوفاژخانه مخفی شدند و در یک زمان مناسب نقشه خود را به اجرا گذاشتند. بدین‌ترتیب جسد مقتول با دستور بازپرس حسین‌پور، برای معاینات بیشتر به پزشکی قانونی منتقل و همسر مقتول هدف تحقیقات قرار گرفت.

این زن جوان در جریان تحقیقات اظهارات ضد و نقیضی را درباره اختلافات خود با همسرش به زبان آورد که این موضوع شک تیم جنایی را برانگیخت. اقدامات اطلاعاتی کارآگاهان دایره ویژه قتل پلیس آگاهی نشان می‌داد، زن جوان چند ماه قبل از این جنایت هولناک همسر خود را بیمه عمر کرده است و قصد داشته دیه مقتول را بیمه دریافت کند که فرضیه دست داشتن وی در این قتل برای تیم جنایی روشن شد.

تجسس‌ها ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی با تجزیه و تحلیل‌های اطلاعاتی هویت و مخفیگاه دو مرد جوان را در محله مجیدیه ردیابی کردند. همین کافی بود تا کارآگاهان بی‌درنگ راهی محل مورد نظر شوند و پس از تعقیب و مراقبت چند دقیقه‌ای متهمان را در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر کنند.

در مرحله بعد هنگامی که برای بازپرس پرونده مشخص شد، زن جوان در قتل همسرش نقش پررنگی داشته است، دستور دستگیری وی صادر و بدین ترتیب متهم بازداشت و برای تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی منتقل شد. زن جوان پس از انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی پس از تحقیقات گسترده و ارائه ادله موجود از سوی تیم تحقیق لب به سخن گشود و به قتل همسرش به دلیل داشتن حس خیانت به وی معترف شد.

این زن گفت که دو مرد جوان را در ازای ۴۰ میلیون تومان اجیر کشتن شوهرش کرده و آنها را در شوفاژخانه آپارتمان راه داده است. دو مرد جوان نیز به قتل شوهر زن جوان در ازای دریافت ۴۰ میلیون تومان پول نقد، اعتراف و دلیل ارتکاب جنایت را نیاز به مالی به خرید موادمخدر اعتراف کردند.

با دستور قاضی میثم حسین‌پور؛ بازپرس ویژه قتل عمد شعبه چهارم دادسرای امور جنایی، متهمان برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفتند و تحقیقات همچنان ادامه دارد.

قتل عام خانوادگی خونین در کرج

سرهنگ محمد نادربیگی، رئیس پلیس آگاهی البرز، اظهار کرد: بامداد روز هفتم آذرماه، خبری مبنی بر وقوع یک فقره قتل خانوادگی به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ اعلام و بلافاصله عوامل پلیس آگاهی برای بررسی موضوع به محل وقوع قتل اعزام شدند.

وی افزود: بررسی‌های اولیه حاکی از این بود که یک مرد ۸۴ ساله به دلیل نامشخصی همسر و فرزندخوانده خود را با سلاح سرد به قتل رسانده و سپس از محل متواری شده است. متهم انگیزه خود از انجام این قتل جنون‌آمیز را اختلاف مالی خود با همسرش اعلام کرد.

رئیس پلیس آگاهی البرز با اشاره به تکمیل پرونده و معرفی متهم به مراجع قضائی، خاطرنشان کرد: بیشتر جرایم خشن خانوادگی با اندکی صبر و بردباری قابل پیشگیری است.

خودکشی یک خانم ۱۸ ساله در روستا

فرید عمار، رئیس مرکز اورژانس شهرستان سلماس، اظهار کرد: امروز خانم ۱۸ ساله‌ای اهل یکی از روستاهای اطراف شهرستان سلماس، با یک قبضه اسلحه شکاری اقدام به خودکشی کرد و علت این موضوع، مشکلات شخصی این زن اعلام شده است.

راز قتل یک زن مطلقه

رسیدگی به این پرونده از تابستان سال ۱۴۰۰ آغاز شد. زن میانسالی با پلیس تماس گرفت و از ناپدید شدن دختر ۳۳ ساله خود به نام سوگل خبر داد. این زن گفت: دخترم چند سالی است از همسرش جدا شده و به تنهایی در آپارتمانش در حوالی میدان امام حسین زندگی می‌کند.چند روزی است از دخترم خبر ندارم و هر چه با موبایلش تماس می‌گیرم کسی پاسخ نمی‌دهد. همسایه‌ها نیز مدعی هستند چند روزی است دخترم را ندیده‌اند. من نگران هستم و می‌ترسم بلایی سر دخترم آمده باشد.

با این شکایت مأموران پلیس به خانه زن مطلقه رفتند و پس از گشودن در با جنازه وی روبه‌رو شدند. شواهد نشان می‌داد زن تنها قربانی جنایت یک آشنا شده است. جسد با دستور قضائی به پزشکی قانونی منتقل شد و مأموران پلیس برای رازگشایی جنایت به تکاپو افتادند.

مأموران در نخستین فاز از تحقیقات به بررسی فهرست ریز مکالمات زن تنها پرداختند و به رابطه پنهانی وی با یک مرد متأهل به نام احسان پی بردند. احسان ۳۵ ساله به عنوان نخستین مظنون ردیابی و بازداشت شد و به قتل زن مطلقه اعتراف کرد. وی گفت: آن روز به خانه سوگل رفته بودم اما با هم درگیر شدیم و من او را با ضربه چاقو کشتم و گریختم.

وی به بازسازی صحنه جرم پرداخت و در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد. در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند. سپس احسان در جایگاه متهم ایستاد و جرمش را گردن نگرفت.

وی در تشریح جزئیات ماجرا گفت: من متأهل بودم اما رابطه خوبی با همسرم نداشتم. به همین خاطر مدتی بود با سوگل آشنا شده بودم و با یکدیگر رفت و آمد داشتیم، اما هرگز به خانه او نرفته بودم. آن روز او مرا به خانه خود دعوت کرد، اما من دعوت او را نپذیرفتم.

من با ماشین دنبالش رفتم تا برای تفریح بیرون برویم، اما او با اصرار از من خواست تا وارد خانه شوم. من هم پذیرفتم و به خانه سوگل رفتم. هنگامی که می‌خواستم خانه را ترک کنم سوگل از من خواست تا مبلغ زیادی به او پول بدهم، اما به او گفتم پولی در بساط ندارم. او برای گرفتن پول اصرار داشت که با هم درگیر شدیم.

سوگل شروع به داد و فریاد کرد و تهدید کرد همسایه‌ها را مطلع می‌کند و ماجرای رابطه ما را به همسرم می‌گوید و آبرویم را می‌برد. من که از شنیدن حرف‌های او شوکه شده بودم به سمتش حمله کردم. ما با هم گلاویز بودیم که در یک لحظه کارد میوه‌خوری را از روی میز برداشتم و یک ضربه به صورت و یک ضربه به کتف سوگل زدم و بلافاصله خانه را ترک کردم.

باور کنید من ضربه دیگری به او نزدم و نمی‌دانم چطور پزشکی قانونی آثار بریدگی‌های متعدد روی بدن زن جوان را گزارش کرده است. من اتهام قتل را قبول ندارم، چون وقتی خانه سوگل را ترک می‌کردم او زنده بود. ممکن است بعد از من یک نفر دیگر به آنجا رفته و او را کشته است. من سوگل را نکشتم.

با پایان دفاعیات متهم و ادعای عجیب وی، قضات ادامه جلسه را برای تکمیل تحقیقات به بعد موکول کردند. در حالی که استعلام دوباره از پزشکی قانونی نشان می‌داد سوگل با اصابت ضربات متعدد چاقو به بدنش به قتل رسیده است، احسان برای دومین بار از خود دفاع کرد.

در این جلسه نیز بار دیگر احسان بر بی‌گناهی خود اصرار کرد و گفت: باور کنید من با کارد میوه‌خوری فقط دو ضربه به دست و کتف سوگل زدم و ضربه‌ها عمیق و کشنده نبود. من نمی‌دانم بعد از اینکه خانه را ترک کردم چه بلایی سر سوگل آمده و چه کسی به آنجا رفته است. من سوگل را نکشته‌ام و اتهام قتل را قبول ندارم.

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.

قتل برای ۸ میلیارد تومان بیت کوین

چهارم آذر امسال مرد میانسالی به اداره پلیس رفت و از ناپدید شدن پسرش خبر داد. وی گفت: روز گذشته پسرم برای دیدن یکی از دوستانش از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. چند باری با تلفن همراه پسرم تماس گرفتم اما پاسخ نداد و بعد از مدتی هم تلفن او خاموش شد. از دیشب به دوست و آشنا زنگ زدم اما کسی از امیر خبری نداشت. نگران شدم و درنهایت تصمیم گرفتم از پلیس کمک بخواهم.

با شکایت مرد میانسال، تحقیقات به دستور بازپرس عظیم سهرابی برای یافتن مرد ۳۵ ساله آغاز شد. در حالی که تحقیقات ادامه داشت، خانواده او مدعی شدند: امیر آخرین بار برای دیدن یکی از دوستانش خانه را ترک کرد. او به ما نگفت که برای دیدن چه کسی بیرون می‌رود، اما احتمال می‌دهیم که با سعید بیرون رفته باشد. این اواخر با او آشنا شده بود و با هم کار می‌کردند.

تحقیقات و ردزنی‌های پلیسی هم نشان می‌داد آخرین تماس‌های امیر با سعید بوده و مرد جوان در شرق تهران همان روز قرار ملاقات داشته است. از سویی بررسی‌های پلیسی نشان می‌داد امیر و سعید با هم اختلاف مالی دارند و با کنار هم قرار دادن اطلاعات به‌دست آمده، فرضیه دست داشتن سعید در ماجرای ناپدید شدن مرد جوان قوت گرفت.

بدین‌ترتیب پس از هماهنگی‌های قضائی، سعید چهارشنبه هفته گذشته بازداشت شد اما در تحقیقات منکر قتل بود و سعی داشت با داستان‌سرایی مسیر تحقیقات را تغییر دهد. با گذشت سه روز از دستگیری، سرانجام مرد ۴۰ ساله، ناچار به اعتراف شد و گفت: مدتی قبل در رابطه با ارز دیجیتال با امیر آشنا شدم. در مراوده‌های کاری بودیم که متوجه شدم امیر هشت میلیارد تومان ارز دیجیتال خریداری کرده و به همین خاطر وسوسه شدم و تصمیم به سرقت گرفتم.

از طرفی بر سر خرید و فروش ارز دیجیتال با امیر دچار اختلاف شده بودم. برای سرقت نیاز به کیف پول الکترونیکی و رمزارزهای امیر داشتم. به بهانه خرید ارز دیجیتال و صحبت بر سر اختلاف‌هایمان در شرق تهران با او قرار گذاشتم و به همراه یکی از دوستانم سوار بر خودروی دناپلاس به محل قرار رفتم.

امیر سوار ماشین شد و پیشنهاد دادم که به ویلایمان در دماوند برویم و او هم که از همه جا بی‌خبر بود همراهمان شد. در مسیر دماوند با تهدید اسلحه از امیر رمز کیف پول الکترونیکی‌اش را گرفتم و ارزهای دیجیتال را به حساب خودم منتقل کردم. اگر امیر را رها می‌کردیم راز این سرقت نه‌تنها برملا می‌شد بلکه به اتهام آدم‌ربایی و حمل سلاح نیز بازداشت می‌شدم.

راهی جز کشتن امیر نبود با شلیک گلوله او را به قتل رساندیم. برای مخفی ماندن راز این قتل، تصمیم گرفتیم جسد را دفن کنیم، جنازه امیر را در بیابان دفن کردیم بعد هم به خانه‌هایمان رفتیم. ما بدون آنکه هیچ رد و سرنخی از خود به جا بگذاریم، جنایت را مرتکب شدیم و تصورش را نمی‌کردیم که لو برویم.

با اعتراف متهم، کارآگاهان جنایی به دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران برای کشف جسد راهی محل دفن جسد شدند و بازپرس جنایی دستور بازداشت دومین متهم این پرونده را نیز صادر کرد.

کد خبر 624492

منبع: ایمنا

کلیدواژه: قتل قتل عمد جزئيات قتل ارتکاب به قتل قتل خانوادگی رسیدگی به پرونده قتل هولناک ترین قتل های خانوادگی قتل های ناموسی در ایران پرونده قتل عمد مجازات قتل خانوادگی قتل ناموسی قتل مسلحانه عاملان قتل مسلحانه سرقت مسلحانه درگیری مسلحانه دستگیری باند سرقت مسلحانه نزاع مسلحانه حمله مسلحانه درگیری مسلحانه اراذل و اوباش مجازات سرقت مسلحانه زورگیری مسلحانه درگیری مسلحانه با پلیس درگیری مسلحانه محیط بانان با شکارچیان متخلف شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی خانه را ترک پزشکی قانونی ارز دیجیتال مرد جوان بررسی ها زن مطلقه زن جوان دو مرد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۳۱۱۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

وقتی مقتول دستور بخشش قاتلش را داد!

تنها پسرِ زنی که ۷ سال قبل در جنایتی هولناک به قتل رسیده بود، وقتی به دادسرا رفت تا مقدمات اجرای حکم قصاص را فراهم کند نشانه‌ای از مادرش دید که در نهایت تصمیم گرفت قاتل را ببخشد. اما این نشانه چه بود و پسر مقتول چطور متوجه آن شد؟

به گزارش ایسنا، به نقل از همشهری آنلاین: یکی از روزهای خردادماه سال ۹۶ به پلیس اهواز خبر رسید که زنی که به تنهایی زندگی‌ می‌کرد در خانه‌اش در منطقه چهارراه آبادان به قتل رسیده است. این خبر را نزدیکان این زن به پلیس خبر داده بودند. آنها بعد از آنکه او به تماس‌های‌شان جواب نداده بود نگران شده و به خانه اش رفته و در آنجا با پیکر بی‌جانش روبه‌رو شده بودند.

بر بدن مقتول چندین جای بریدگی با جسم برنده و نوک تیز به چشم می‌خورد. همچنین فرزندان مقتول با بررسی وضعیت او پی بردند که طلا و جواهراتی که او همیشه استفاده می‌کرده نیز سرقت شده است. از سویی بررسی‌ها نشان می‌داد که عامل جنایت آیفون خانه را نیز احتمالا با این تصور که تصاویر او را ضبط کرده سرقت کرده است. در همین حال متخصصان پزشکی قانونی بعد از معاینه اولیه جسد اعلام کردند که به احتمال زیاد یک روز از قتل می‌گذرد. در این شرایط بود که پیکر مقتول به پزشکی قانونی منتقل شده و تحقیقات برای رازگشایی از این جنایت آغاز شد.

برق طلا

آنطور که نزدیکان مقتول می‌گفتند از مدتها قبل یک نظافت‌چی برای تمیز کردن خانه مقتول به آنجا می‌رفت و روز قبل پسر نظافت‌چی به جای او به خانه زن تنها رفته بود. این زن آن روز در تماس با دخترش گفته بود که پسر نظافت‌چی که حدود ۱۸ سال داشت طوری رفتار کرده که او ترسیده است. همین اطلاعات باعث شد که نام پسر ۱۸ ساله بعنوان اولین مظنون مطرح و ساعتی بعد به اتهام قتل دستگیر شود.

متهم در همان بازجویی‌های مقدماتی به قتل اعتراف کرد و گفت با انگیزه سرقت جواهرات زن تنها او را به قتل رسانده است. متهم در اعترافاتش گفت: پدرم سالها برای نظافت به آنجا می‌رفت. آن روز چون کارش زیاد بود از من خواست به آنجا بروم. هنگام ورود نگاهم به جواهرات زن افتاد و وسوسه شدم. چند دقیقه ای کار کردم اما ناگهان به سوی او رفتم و بعد از قتل جواهراتش را سرقت واز آنجا فرار کردم. بعد جواهرات را به یک طلافروشی بردم تا بفروشم اما طلافروش فاکتور خواست و فقط به من ۳ میلیون تومان داد و قرار شد بقیه پول را بعد از بردن فاکتور بدهد.

حکم قصاص

متهم به قتل در ادامه با شکایت فرزندان مقتول بعنوان اولیای دم در دادگاه کیفری یک استان خوزستان محاکمه و به قصاص محکوم شد. از آنجا که همه شواهد و مدارک در این پرونده علیه متهم بود حکم قصاص در دیوان‌عالی کشور نیز تایید و مقرر شد این حکم بعد از پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای دم، اجرا شود. بر اساس قانون زمانی که قاتل مرد و مقتول زن باشد برای اجرای حکم اولیای دم باید نیمی از دیه قاتل را به او بپردازند.

شمارش معکوس برای قصاص

با قطعی شدن حکم، همه چیز برای قصاص قاتل آماده شده بود. چند روز قبل تنها پسر مقتول برای پرداخت تفاضل دیه به دادسرا رفته بود. او قصد داشت هرطور که شده قاتل مادرش را قصاص کند و اصلا به بخشیدن او فکر نمی‌کرد. در دادسرا اما اتفاقی افتاد که ناگهان ورق برگشت. او با زنی به نام مریم کارگر دستجردی که در پرونده های قتل زیادی پادرمیانی کرده و باعث صلح و سازش شده روبه‌رو شد. این فعال اجتماعی در حال تلاش برای صلح و سازش در پرونده دیگری بود و پسر مقتول وقتی او را دید تحت تاثیر حرفهایش قرار گرفت و ناگهان از تصمیمی که گرفته بود منصرف شد. او دادسرا را ترک کرد و چند روز بعد دوباره برگشت و این بار گفت قصد دارد قاتل را ببخشد.

چرا قاتل مادر را بخشیدم

میلاد سوزنچی، فرزند مقتول درباره این تصمیم به همشهری می‌گوید: در این مدت برای تصمیم گیری خیلی فکر کردم اما به نتیجه‌ای نرسیدم. چند روز قبل بر سر مزار مادرم رفته بودم. از او خواستم نشانه‌ای به من نشان دهد تا بهتر تصمیم بگیرم و از فشاری که تحمل می‌کنم نجات پیدا کنم. روزی که به دادسرا رفتم تا کار را تمام کنم با دیدن خانم دستجردی آن نشانه را حس کردم. وقتی او با من صحبت کرد آرام شدم و همان موقع تصمیم گرفتم که قاتل مادرم را برای رضای خدا ببخشم. در حقیقت مادرم خودش با نشانه‌ای که نشانم داد خواست تا قاتلش را ببخشم. من هم کاری را کردم که او خواسته بود. حالا از تصمیمی که گرفته‌ام راضی هستم و احساس آرامش می‌کنم.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • کشف جسد جوان ۲۸ ساله پلدختری در دره‌شهر
  • جسد جوان پلدختری در کنار سیمره پیدا شد
  • جسد جوان ٢٨ ساله پلدختری در دره‌شهر کشف شد
  • شکار سوژه‌های سرقت مقابل مدارس
  • کشف جسد خون‌آلود مرد جوان در غرب تهران/ قتل بی‌رحمانه فاش شد
  • خشم پدر، جان همسر و فرزندش را گرفت
  • وقتی مقتول دستور بخشش قاتلش را داد!
  • جنایت کارگر قهوه خانه بعد از اخراج!
  • جنایت مرد نقاش | او همسر و پسر ۱۱ ساله خود را آتش زد!
  • اقدام آتشین مرد نقاش | مادر و پسر ۱۱ ساله در خشم پدر سوختند